جلسه ٢ کلاس بازاریابى- آموخته های من

کسب و کار وسیله اى است براى رسیدن به اهداف اقتصادى و عرضه ایده ها در بازار.

بطور کلی برای موفقیت در کسب و کار باید درباره خود و قابلیتهای خود اشراف کامل داشه باشیم. همینطور اکر این کسب و کار بصورت شراکتى انجام مى شود، شناخت درست از شرکا اهمیت زیادى دارد. براى رسیدن به این موفقیت اهداف بطور کامل باید مشخص باشند، کوتاه مدت و دراز مدت، بازار، مشتریان و رقبا و بررسی فعالیت آنها ،علل شکست یا موفقیت آنها باید بررسی شود. در این حالت از وقوع اشتباهات مشابه می توان جلوکیرى کرد و حتى عوامل موفقیت راه را برای ایجاد ایده های جدید باز می کند.

بازار به کروه یا سازمانهایی اطلاق مى شود که ٣ شرط را دارا باشند:

١- تمایل به خرید یا دریافت خدمات(Interest)

٢- داشتن قدرت خرید(Purchasing Power)

٣- رعایت قوانین و مقررات آن جامعه (Law and Regulation)


این مارکت باید به طور کامل شناسایی شود:


١. Potential Market: بازار بالقوه 

٢-Available Market: بازار در دسترس

٣-Qulaified Available Market: بازار در دسترس با مجوز خرید

4- Target Market: بازار مورد هدف

5- Penetrated Market: بازاری که تمرکز روى آن است

* باید Target Market  را به خوبى شناخت تا بتوانPenetrated Market را ایجاد کرد.


تاثیر شناخت فرهنک ملل:


هرجامعه فرهنک و آداب و رسوم خاص خود را داراست که باید براى موفق بودن  و مورد بذیرش قرار کرفتن در بازار آن به آن آداب و عرف آشنا بود . این مورد را بیشتر در کشورهاى آسیایى یا شرق دور باید به خاطر داشت و به آن اهمیت داد.


معیارهاى Pestle:

Political: سیاسی

Economic: اقتصادى

Social: جمعى

Technological: تکنولوزى

Legal: قانونى

Environmental: محیطى



٥ نیروى رقابتی بورتر:

- قدرت چانه زنى تامین کنندگان: باید قدرت چانه زنى تامین کننده کمتر یا معادل ما باشد.

-فدرت چانه زنى مشتریان بهتر است قدرت چانه زنى مشترى کمتر باشد.

- خطر محصولات جایکزین

- خطر و تهدید ورود تازه واردها

-  تهدید رقباى موجود





نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.