Product Development
1. OEM: Original Equipment Manufacturer
یعنى می توان از طرح و قالب و تکنولوزى و زیرساختهاى یک شرکت استفاده کرده و نیازى نیست برند خودش کارخانه داشته باشد. به این روش تولید دستمزدى می کویند مانند برندهای محسن، کلستان، یک و یک
٢.ODM: Original Design Manufacturer
در این مورد تمام محصول طراحى شده و در تولید نظارت کامل هست و حتی بخشی از تکنولوزی و زیرساختها از آن برند است ولی از زیرساختهاى قبلى کارخانه دیکر استفاده مى کند
مانندApple ، NESTLE, کلرنک
٣.KEIRETSU
Japanese, در این حالت یک شرکت می تواند صاحب خط مونتاز باشد و بهترین قظعات را از جاهاى مختلف جمع آوری مى کند و سر هم کرده و فروش و بازاریابى ممکن است متعلق به شرکت دیکر است مثل تویوتا، سونى ، کیا و هیونداى
٤. KASUMA
Japanese, شرکتى شرکت دیکرى را که محصول خاصى تولید مى کند را مى خرد. و آن شرکت هم براى خودش تولید مى کند هم دیکران.
مثل Samsung, LG
-----------------------------------------------
توسعه محصول
Produce a Prototype: نمونه هاى اولیه و مفهمومى تهیه کنید و در معرض دید قرار دهید.
Don't Consider it as the final Product: هر محصولى که دارید آنرا بصورت محصول کامل نبینید و همیشه به فکر توسعه آن باشید.
Make it economic: هزینه هاى تولید را صرفه جویى کنید. این قسمت مهمترین بخش بازاریابى است.
Make it useable: دموى محصول را قابل استفاده بسازید.
Make it preferable: روى بسته بندی و زیبایى محصول کار کنید.
-----------------------------
بازاریابى آزمایشى/ Test Marketing
1. Nano Marketing/ بازاریابی خیلى خرد: مثلا معادل ١ درصد تا ٠/٠٣ درصد بازار شما جقدر است، در آنجا بازاریابى دقیقی در مقیاس کمترى انجام مى دهیم.
2. Internal marketing/ بازاریابى داخلى: بازاریابى دقیقی که درون سازمان خودتان انجام مى دهید تا بازخورد و نتایج آنرا ازبین کارکنان بدست آورید. مثل شرکت ال جى
بعد از آن موارد را بازبینى و اصلاح مى کنیم تا زمانى که در مارکت اصلی قابل ارائه باشد.
-----------------------------
تجارى سازى / Commercialization
Strategic: Marketing Mix, Marketing Plan
Tactical: Introduction, Launch
: :NPI; New Product Introduction
: New Service Launch- NSL
Operational: Distribution , Pricing, PLC
----------------------------
استراتزی های ورود به بازار:
Slow Penetration: قیمت کم/ تبلیغات کم
Low Skimming: قیمت بالا/ تبلیغات کم: مثل برندهاى لوکس
Rapid Penetration: قیمت کم/ تبلیغات زیاد
High Skimming: قیمت بالا/ تبلیغات زیاد: مثل Apple , Samsung
------------------------
Product/ Service Life Cycle
Introduction; در مرحله ورود محصول به بازار، مخاطبان ما بیشکامان هستند، حجم تولید کم است و رقیب زیادی وجود ندارد.
تمرکز بازاریابی باید روی شناساندن محصول باشد و تمرکز سیستم تولید بر روی رفع ایرادهای احتمالى
Growth: از فروش بیشتر می فهمیم که محصول در حال رشد است. مخاطبان peyrovanهستند ، رقابت در حال شکل کیری است. تمرکز بازاریابی باید در کسب سهم بیشتر بازار باشد و تمرکز تولید و توسعه در تهیه تنوع در محصول
Maturity: اکر به جایی برسیم که فروش رشدی ندارد و کم و زیاد می شود.ورقابت زیاد شده است، تمرکز بازاریابی باید بر مشتری و وفادارسازى مشتری باشد و خدمات عالی بعد از فروش
Decline: بازار محدود شده است ، فروش کاهش یافته، رقیبی نداریم تمرکز کسب و کار باید روی نوسازی و تغییر و تحول باشد و بهبود محصول
--------------------------------
Marketing Strategies
١.Generic Strategies/ جایکاه سازى
USP: Unique Sales Position: من این برند را به این دلیل می خرم که.....
UVP: Unique Value Position: من این برند را به این دلیل ترجیح می دهم که....
٢.Attack Strategies/ کسب سهم از بازار
٣.Defense Strategies/ حفظ سهم از بازار
---------------------------------------------
مفهوم یکانکی:
1.Cost Leadership:
Always the Lowest Costs
مثل IKea, MC Donald's ,
Lower cost to Customer: شرکتها ارزانترند یعنی نوع کالا ارزان تر است.
برندهاى ارزان: مثل H&M , MAX, Forever 21
Lower cost to product: هزینه مالکیت و خرید کمتر است.
برندهای مقرون به صرفه: ZARA, mango, Promod
2.Focus :
The best in the Category
علت ترجیح مردم بر یک کالا در واقع مطلوبیت است.
1. Focus on Product Attributes: تمرکز روی محصول
2. Focus on customer experience: تمرکز روی تجربه مشتری
3. Focus on customer wants: تمرکز روی خواسته مشتری
3. Differentiation:
Being / appearing different
1. Product Differentiation
2. Market Differentiation
3. Service Differentiation
4. Concept Differentiation
نکته: تمایز ها تاریخ مصرف دارند.